نقد و برسی تکنولوژی فکر ؛ راز و مکتبهای فکری مشابه

در این وبلاگ قصد داریم بتدریج به نقد و برسی مکتبهای فکری جدیدی مثل تکنولوژی فکر و راز و فرمولهای موفقیت و امثالهم بپردازیم

نقد و برسی تکنولوژی فکر ؛ راز و مکتبهای فکری مشابه

در این وبلاگ قصد داریم بتدریج به نقد و برسی مکتبهای فکری جدیدی مثل تکنولوژی فکر و راز و فرمولهای موفقیت و امثالهم بپردازیم

آزمندیان چه بر سر مخاطبانش می آورد

چیزی که در نگاه اول به نظر میرسد این است که آزمندیان در حال لطف کردن و یا کمک کردن به مخاطبانش است و پای درس و بحث آزمندیان نشستن برای مخاطبانش مثمر ثمر و مفید فایده است . اما باید بدانید که آزمندیان در حال نابود کردن و خاکستر کردن مخاطبانش است .



سراسر مبحث آزمندیان پر از حرص و آز ثروت است .سراسر سمیناری که ازمندیان برگزار میکند القای فقر مخصوصا فقر پولی به مخاطبانش است . آزمندیان این نکته را بارها و بارها بر سر مخاطبانش میکوبد که اگر ثروتمند نیستی پس ادم هم نیستی . البته من باب مزاح چند باری هم میگوید که منطورش از ثروت فقط پول نیست ؛ اما کیست که نداند ضمیر ناخودآگاه آدمی کودکی ساده لوح و زودباور است و حرفهای آزمندیان را ( مبنی بر ثروتمند نبودن مخاطبانش) را سریعا باور میکند .


آزمندیان لابلای سخنانش چند بار داستانهایی از کسانی که تحت تاثیر آموزه هایش متحول شده اند و زندگی شان زیر و رو شده تعریف میکند . اما کاش آقای آزمندیان کمی هم با مخاطبش صادق میبود و از کسانی که تحت تاثیر القائاتش دست به کارهای قمارگونه و جنون امیز برای بدست اوردن ثروت زده اند و سپس بدبخت شده اند هم نامی میبرد .


آری . . . بسیاری افراد تحت تاثیر حرفهای آزمندیان دست به اقدامات جنون آمیز و قمارگونه برای بدست آوردن ثروت زده اند به گمان و به انتظار اینکه به زودی " تمام مائنات دست در دست یکدیگر میدهند تا خواسته ی تو را محقق کنند " اما عاقبت بدی در انتظارشان بوده .


یکی از این گونه افراد "گلدکوئیستی ها " و " هرمی " ها بودند که بطور دسته جمعی و اغلب توسط سرشاخه ها بلیط رایگان همایشهای آزمندیان را در اختیار فریب خوردگانشان قرار میدادند و هر یک از فریب خوردگان بعد از شرکت در همایش آزمندیان با شدت و تلاش بیشتری به عضو یابی دست میزدند و سرانجام هم سر از زندان در آوردند .


اتفاقا هرمی ها جزء شاگرد اولهای مکتب آزمندیان بودند و تمام تعلیمات و توصیه های آزمندیان را با دقتی باورنکردنی و تحسین برانگیز اجرا میکردند ولی اینکه چرا پیروی مو به مو از آموزه های آزمندیان باعث زندان رفتن انان شد را باید از شخص شخیص آزمندیان پرسید .



آزمندیان مصیبتهای زیادی بر سر مخاطبانش می آورد . . . مثلا حس نارضایتی از زندگی فعلی حسی است که تمام مخاطبان آزمندیان بعد از اولین جلسه حضور در همایش به آن دست پیدا میکنند .


شما برای اینکه به دکتر بروید یا باید بیمار باشید یا گمان کنید که بیمار هستید وگرنه نزد پزشک نخواهید رفت .


آزمندیان دکتری است که در درجه اول به شما القاء میکند که بیمار هستید و نیاز به درمان دارید و سپس از شما برای درمانتان پول میگیرد .


ناراضی بودن از زندگی فعلی نخستین تفکری است که آزمندیان شما را به آن دچار میکند و بعد از ان نیاز به پزشک ( آزمندیان ) و دارو ( محصولات فروشگاهی آزمندیان ) خواهید داشت .

نمونه های نقض یا آزمندیان آخوند کت شلواری

آقای آزمندیان در اواخر سمینار خود معمولا به این بحث که چرا گاهی اوقات ممکن است این سیستم کار نکند و فارغ التحصیل تکنولوژی فکر به خواسته اش نرسد پاسخ میدهد .


پاسخ او بسیار ساده و مضحک است :


خدا نخواسته ؛ به صلاحت نبوده


خسته نباشید آقای دکتر 


آخوندهای زیادی را بخاطر می آورم که روی منبر از بخشش های بزرگ خدا میگویند و از اینکه خداوند دعای بندگانش را مستجاب میکند و بسیار مهربان است و مثلا اینکه دعای پدر و مادر در حق فرزند حتما مستجاب میشود و یا اینکه در سحرگاه دعا بهتر مستجاب میشود و یا در فلان روز هفته دعا کنید که حتما مستجاب میشود . ولی این اخوند هم در آخر میگوید که اگر دعایت مستجاب نشد حتما به صلاحت نبوده .


فرق آزمندیان با اخوند قصه ما در این است که آخوند آرام روی منبر مینشیند و قبا و ردا و عبا و عمامه دارد ولی آقای آزمندیان روی سن ورجه وورجه میکند و کت و شلوار به تن دارد .



غم و اندوه

آقای آزمندیان شما بارها وبارها در سخنرانی هایتان انسان را از غم و اندوه بر حذر داشته اید . . . او را از افسردگی و فکر خودکشی و افکار منفی نهی کرده اید .


انسان آرمانی و تکنولوزی فکری شما غم و غصه نمیخورد او انسانی است که با افسردگی میانه ای ندارد و به خودکشی فکر نمیکند.


اما این انسان انسانی ابتر و ناقص است و انسانی است که به وضوح از درجات کمال انسانی خود بدور است .


آقای ازمندیان آیا میدانید یکی از وجوه تمایز اصلی بین انسان و حیوانات و اصولا یکی از امتیازات اساسی بشر مجهز بودن به سلاحی به نام " هنر " است .


هنر طی هزاران سال زندگی بشر همواره نمایش دهنده آرمانها و خواستها و توانایی های نامحدود بشری بوده است . 


هنر یکی از ابعاد تحسین برانگیز و یکی از ویژگیهای متعالی بشری است .


آقای آزمندیان آیا میدانید که بطور کلی هنرمدان افرادی افسرده و غمزده هستند ؟ آیا میدانید برجسته ترین آثار هنری بشری اصولا دارای محتوایی مایوس کننده و غمگین هستند ؟


آقای آزمندیان شما دانشجویان تکنولوژی فکر را از چشم دوختن به جنازه و جنگ و خونریزی بر حذر میدارید . . . برای شما متاسفم . . . شما لیاقت فهم شاهنامه فردوسی را ندارید .


آقای آزمندیان شما همه را دعوت میکنید که رابطه خوبی با خدا داشته باشند . . . برای شما عمیقا متاسفم . . . شما لیاقت خواندن دیوان اشعار حکیم عمر خیام را ندارید .


آقای آزمندیان شما و دانشجویان و فارغالتحصیلانتان لیاقت دیدن آثار الفرد هیچکاک نابغه سینما را ندارید


آقای آزمندیان شما و دانشجویان و فارغالتحصیلانتان لیاقت فهم آثار صادق هدایت را ندارید .


آقای آزمندیان آیا میدانید صادق هدایت که بود و چه گفت و چه کرد ؟ آیا میدانید آثار او تحسین همگان را در داخل و خارج کشور برانگیخته است ؟


آیا میدانید او خودکشی کرد ؟


اگر اون در دانشگاه شما تربیت شده بود باید بجای اینکه آثاری به حد نهایت فاخر از خود بجای گذارد به دنبال اجرای حرکات موزون یا برقراری رابطه موفق با همسر و فرزندش میبود

آقای آزمنداین شما و دانشجویانتان لیاقت خواندن " جنگ و صلح " را ندارید .


آقای آزمندیان شما و دانشجویان و فارغالتحصیلانتان بنا به طرز فکر و قوانین خویش تقریبا هیچ سهمی از دنیای هنر یعنی ابعاد بزرگ روح بشر و دیدنی های ناتمام آن ندارید 


آقای آزمنداین شما هیچ از انسان نمیدانید ؛ افکار شما توهین به روح و عظمت وجود بشر است

رفتارهای انسان ریشه در چه چیزی دارد ؟

موضوع صحبت و آنچه در مکتب فکری تکنولوژی فکر مطرح میشود تماما در پی یافتن پاسخ به سوال فوق است .


چرایی رفتار انسان و فهم سیستم فکری و رفتاری بشر .


پاسخ این پرسش بس سترگ و پیچیده است بطوریکه حتی هم اکنون با وجود حجم عظیم پیشرفتهای تکنولوژیکی و پزشکی و روانشناسی هنوز با پرسشهای بی پاسخ بسیاری مواجهیم .


اولین حماقت و اولین اشتباه دکتر آزمندیان و تکنولوژی فکر در این است که ادعا میکند ریشه رفتارها و کردارهای بشر را شناخته است و میتواند رفتارهای ادمی را کنترل و اندازه گیری و هدایت کند . 


دکتر آزمندیان بارها و بارها در سخنرانی هایشان این عبارت و این مفهوم را تکرار میکنند که خدا میداند سیستم انسان چگونه کار میکند و دکتر آزمندیان را فرستاده تا نحوه ی کارکرد این سیستم ( انسان ) را به بقیه بیاموزاند و با بهره گیری و استفاده ی از این سیستم به هرچه میخواهیم برسیم . . .


آقای دکتر آزمندیان . . . شما بشر را بسیار کوچک و حقیر فرض کرده اید که اولا فکر کرده اید به جایگاهی رسیده اید که انسان را شناخته اید !!! و ثانیا بسیار اشتباه کرده اید که گمان کرده اید انسان رسالتی دارد و این رسالت هم خوب زندگی کردن و " رسیدن به خواسته هاست " .


اولا چه کسی گفته انسان رسالتی در این دنیا دارد ؟ این را از کجا آورده اید ؟ آیا صرفا بخاطر این که در ساختار حکومتی ایران به اصطلاح به شما " گیر " ندهند برای بشر و زندگی او هدف و رسالت قائل شده اید و اینهمه دم از خدا و تقوی و بهشت و راز و نیاز با خدا میزنید  ؟


دوما چه کسی گفته کمال انسان در رسیدن به خواسته هاست ؟


بسیاری معتقدند هدف همان مسیر است و انسان وقتی به هدف رسید آن هدف بی ارزش میشود ؛ از نظر انها هدف همان مسیر است .



رفتار انسان ریشه در خیلی چیزها دارد که شمارش و اندازه گیری آنها از توان خارج است چه رسد به کنترل و هدایت آنها ؛ علی الحساب چند مورد از مواردی را که به حکم آزمایشهای علمی و علوم روز به اثبات رسیده را بر میشماریم :


1- ژنتیک


اولین ریشه های رفتاری یک انسان در ژنهای وی نهفته است حتی قبل از اینکه ضمیر ناخودآگاه شروع به پردازش شود . اضطرابها و استرسها و تغذیه مادر در دوران بارداری همگی بر ویژگیهای خلقی جنین بعد از تولد و در ادامه زندگی تاثیر گذار است . همه ی شما اگر در احوالات خود دقت کنید تکرار یکسری رفتارها و خلق و خوهای والدینتان را در خودتان میبینید . اگر یکی از والدین شما معمولا پرخاشگر است احتمال اینکه یکی از فرزندان وی پرخاشگر شود زیاد است و قس علی هذا . . .


یک سرچ ساده انبوهی از اطلاعات در مورد نقش وراثت و ژنتیک و تغذیه را در رفتار و زندگی آینده ی هر فردی در اختیار شما قرار میدهد .


http://www.bmsu.ac.ir/Services/Article/View.aspx?OId=1329


2- نقش زیستی تکاملی



فراموش نکنیم که ما نوعی حیوان هستیم و بسیاری از رفتارها و واکنشها و تصمیمات ما در زندگی برگرفته از خوی حیوانی و عادتهای هزاران ساله برای حفظ نوع خود است .


چرا از خود در برابر خطرات محافظت میکنیم ؟ 


بطور غریزی به مانند همه ی حیوانات از موجودیت وسلامت خود دفاع میکنیم با اشکالی اندک متفاوت


چرا از خود در برابر مهاجم بیگانه دفاع میکنیم ؟ 


بطور غریزی و طی هزاران سال این رفتار در ما نهادینه شده است بمانند تمام حیوانات دیگر با اشکالی اندک متفاوت


چرا به قدرت و ثروت اشتیاق داریم ؟ 


در بین همه حیوانات و مخصوصا انهایی که زندگی اجتماعی دارند یک نفر رئیس و فرمانده است و بین اعضا برای تصاحب این جایگاه گاه نبردهای خونین صورت میگیرد درست مثل ما انسانها


چرا همسر برمیگزینیم ؟ 


اصلی ترین دلیل برای ادامه ی نسل است که بصورت غریزی در ما نهادینه شده ؛ همسر گزینی و رابطه جنسی فقط به هدف لذت در بین انواعی از شامپانزها ها وجود دارد .


چرا مردان و زنان موفق طرفداران بیشتری در جنس مخالف خود دارند ؟


بدلیل اینکه مردان و زنانا قوی و قدرتمند و زیبا توانایی بیشتری برای باروری و ادامه نسل دارند ؛ به لحاظ زیستی در طبیعت جفت ماده به نرهای قوی و سالم و قدرتمند گرایش بیشتری دارد چون به لحاظ غریزی وی را تواناتر برای باروری و محافظت میداند .


همانطور که یک مرد لاغر و قد کوتاه و ضعیف در بین انسانها شانس کمی برای جفت گیری دارد و همانطور که یک مرد قوی و قد بلند و سالم شانس بیشتری برای جفت گیری و همسرگزینی دارد .



3- آموزش , محیط


آموزش آن بخشی از سیستم تشکیل دهنده رفتار یک انسان است که تکنولوژی فکر انرا پذیرفته و از آن صحبت میکند همینطور محیط .


در ایم مورد بخاطر اشتراک نظر با دکتر آزمندیان حرف زیادی برای گفتن باقی نمیماند



4- تجربه


اگر دستتان توسط آتش بسوزد آیا بازهم با آتش دست خواهید زد ؟


مسلما خیر


و ریشه بسیاری از رفتارهای ادمی بر اساس تجربیاتی است که بدست آورده است .


ممکن است از اعتماد کردن به دیگران تجربه خوبی نداشته باشید ؛ یا برعکس ممکن است از بی اعتمادی به دیگران ضربه خورده باشید یا هر چیز دیگری


بطور کلی تجربه یکی از اساسی ترین فاکتورها در تعیین نوع رفتار و واکنشهای یک انسان است .


البته این عامل یکی از عوامل برنامه ریزی ضمیرناخوداگاه است ولی از آن نوعی نیست که بتوان آنرا دوباره برنامه ریزی کرد یا از ضمیرناخودآگاه حذف کرد .



عوامل تاثر گذار بر رفتار و کردار بشر متنوع و فراوانند ؛ انقدر فراوان که من حتی انها را نمیتوانم برشمارم . . . آنقدر فراوان که بسیاری از انها هنوز کشف نشده . . .



ولی برای اثبات بلاهت دکتر آزمندیان و تکنولوژی فکر همین کافی است که ایشان ادعای شناخت سیستم بشر و کنترل و هدایت آنرا دارد . . .


ادعایی بس گزاف . . .


بس گزاف . . .


معرفی اهداف و برنامه ها

سلام بر شما دوستان


شاید چیزی حدود 15 سال کمی بیشتر کمی کمتر از ورود یک مکتب فکری جدید به کشور ما میگذرد . این مکتبهای فکری تحت نام عناوینی چون تکنولوژی فکر ( موسس دکتر علیرضا آزمندیان) و مجله موفقیت (  آقای حلت ) با ترجمه کتب بسیاری همراه شد و سیلی را در کشور راه انداخت و بسیاری از جوانان و میانسالان را مخاطب خویش ساخت .


به شخصه تقریبا از سال 80 با مطالعه تصادفی کتابی از ناپلئون هیل با این مکتب فکری آشنا شدم . نام کتاب را بخاطر ندارم ولی ساختار کتاب بر اساس کلمات قصار و جمله های برگزیده از نامبرده تشکیل شده بود .


سه یا چهار سال بعد از طریق یکی از دوستان با دکتر علیرضا آزمندیان آشنا شدم و در یک دوره از سمینارهای ایشان شرکت کردم و با اینگونه مکاتب فکری آشنایی بیشتری پیدا کردم ؛ کتابهای ایشان را مطالعه کردم و روشهای ایشان را به کار بستم .



در طی همان سالها کتب مختلفی که در این زمینه بسیار پرتیراژ بود را مطالعه کردم و مستند راز که از شبکه چهارم سیما پخش شد را چندین و چند بار نگاه کردم .


ازآنجایی که از ابتدای نوجوانی به مطالعه علاقه بسیار داشتم و بسیار کتاب میخواندم طرز تفکر انتقادی در من نهادینه شده بود و در افکار و تفکرات شخصی خودم دست به نقد و موشکافی اینگونه مکتبهای فکری زدم ولی بنا به دلایل مختلف انتشار این افکار به تعویق افتاد تا اینکه امروز تصمیم گرفتم بر این تنبلی چندین ساله غلبه کنم و تفکرات و نقدهایم را به رنگ قلم درآورم .



علت اینکه نام این وبلاگ را ضد آزمندیان گذاشتم این بود که عمده اطلاعات و شنیده ها و آموخته های من در این زمینه از کانال دکتر آزمندیان بدست آمده و روی صحبت من بیشتر با ایشان است بخصوص که مسلما به ناپلئون هیل دسترسی ندارم !!!  و سبک بیان و آموزهای دکتر حلت را نیز نمیپسندم و علاقه ای به سبک ایشان ندارم .


اکثر اشارات و مثالهای من در ادامه بکار این وبلاگ به گفته ها و عقاید و مسائلی است که دکتر آزمندیان در سمینارها و کتابهایشان بکار برده اند .


در ادمه بکار این وبلاگ هیچ توهینی به هیچ شخصی نخواهد شد و ما فقط به بحث و برسی و نقد این مکتب فکری با گرایش به گفته های دکتر آزمندیان خواهیم پرداخت .